ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

مادرانه

خدای مهربانم! در این روزها می اندیشم مهربانتر از مادر یعنی چه؟.........مرا توان درک بالاتر از این نیست ...پس تو برایم بگو عشق را چگونه آفریدی که هیچگاه کهنه نمیشود؟ تو برایم بگو تو که مهربانتر از مادری چگونه عذابم خواهی کرد آنگاه که چشم به مهربانیت دوخته ام ؟برایم بگو چگونه در آغوش مهربانت بیارامم و غرق در محبت ناب تو شوم آنگاه که هزاران شیطان مرا از رسیدن به تو منع میکنند؟ خدایا این منم!بنده ای کوچک در روزی بزرگ...بپذیر مرا...بپذیرم تا این هدیه بزرگت را در دامان مهرم چنان بپرورم که او نیز روزی چون من سرافکنده در پیشگاهت نباشد... ...
29 شهريور 1390

افزایش بهره هوشی کودکان

● در هنگام بارداری ۱) تیروئیدتان را آزمایش کنید زیرا کم کاری خفیف تیروئید در خانمهای باردار سبب کاهش معنی داری در هوش کودکان می شود. ۲) کولین مصرف کنید، این ماده مغذی در گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد. ۳) ویتامین هایی را که پزشک در دوران بارداری برای شما تجویز می کند مصرف کنید. ۴) با جنین خود حرف بزنید و او را صدا کنید. ۵) از نوشیدن قهوه و خوردن دارو بدون تجویز پزشک اجتناب کنید.     ● در شش ماهه نخست پس از تولد به این نکات توجه داشته باشید ۶) فرزندتان را با شیر مادر تغذیه کنید. ۷) در صورت بروز افسردگی بعد از زایمان ، برای ...
29 شهريور 1390

الفبای زندگی

الفبای زندگی ...! الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها ج: جسارت برای ادامه زیستن چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه ح: حق شناسی برای تزكیه نفس خ: خودداری برای تمرین استقامت د: دور اندیشی برای تحول تاریخ ‌ذ: ذكر گویی برای اخلاص عمل ر: رضایت مندی برای احساس شعف ز: زیركی برای مغتنم شمردن دم ها ژ: ژرف بینی برای شكافتن عمق درد ها س: سخاوت برای گشایش كار ها ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج ص: صداقت برای بقای دوستی ض: ...
29 شهريور 1390

گاهی

گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی بلکه برای اینکه ببینی برای چه کسانی اهمیت داری...... که این دیوار را بشکنند. * گاهی حتی اجازه ندی کسی دیوار تنهاییت را بشکند.. منتظر باش .. کسی که ترا دوست دارد به تو بال و پری بدهد تا بتوانی از پشت دیوار پرواز کنی و به آسمان بروی.. زمین و دیوار را رها کن آسمان را دریاب.. ...
29 شهريور 1390

7 نکته برای جشن تولد کودکان 1 ساله

۱- وقتی مهمان های کوچولو را برای جشن تولد دعوت می کنید، مدت میهمانی را کوتاه کنید. حداکثر دو تا سه ساعت برای بچه ها ایده آل است. البته اگر فاصله منزل میهمانان تا محل تولد طولانی است می توانید قدری مدت جشن تولد را زیاد کنید. ۲- وسایل و موقعیت های خطرناک خانه را قبل از دعوت میهمانان کوچولو ؛ ایمن کنید و از تزیینات و تفریحات حادثه آفرین پرهیز نمایید. مثلا بادکنکهای لاستیکی معمولی برای بچه های کوچکتر از ۴ سال، خطر خفه شدن دارند پس از بادکنک های مناسب استفاده کنید. ۳- اگر کسی که کمکتان کند را ندارید ، بیش از اندازه به خودتان فشار نیاورید.میتوانید بخشی از کارهای تولد مثل کیک تولد و یا ساندویچ ها و غذا را از بیرون سفارش دهید و برخی کا...
28 شهريور 1390

مهمونای تولد ستایش دعوت شدند

شیرین عسلکم فرشته کوچولوی من خیلی خیلی خوشحالم که لحظه به لحظه به تولدت نزدیک می شم دیشب تمام مهمونای تولدت رو دعوت کردم تا الان ٥٠ نفر بودن که فکر کنم زیاد بشن به خاطر همین اندازه تمام چیزایی که می خواستم درست کنم رو بیشتر کردم خیلی دوست دارم کوچولوی من دیشب موقع شام خوردن انقدر شیطونی کردی که آخر با صورت رفتی تو پیاله ماست انقدر با بابا مهدی بهت خندیدیم خودت هم خنده ات گرفت ولی چون ماست تو چشمهات رفته بود نق هم می زدی با بابا مهدی بلند شدیم رفتیم صورتت رو شستیم بعد از شام هم کلی دو تایی باهات بازی کردیم بابا جون بغلت کرده بود می شمارد ١ ٢ ٣ می دوید به...
28 شهريور 1390

تولد نی نی من نزدیکه

ستایشم قشنگم روز سه شنبه با خاله پریسا مامان جون و بابا علی رفتیم دانشگاه خاله برای ثبت نام آخه خاله جون دانشگاه قبول شد رشته حسابداری رفتیم فرمش رو گرفتیم تا ٢٨ /٦/٩٠ برای ثبت نام بره. از اونجا هم با خاله دوتایی رفتیم بازار و کلی از این جینگیل مینگیلای تولد گرفتیم برای دخترم خیلی کیف می کردم وقتی داشتم خرید می کردم یه عالمه بادکنک و کاغذهای رنگی و بمب خنده و ... برای روز میلاد عشقم گرفتم . ساعت ١٧ بعد از ظهر رسیدیم خونه از طرف مامان جون هم برای دخترم یه النگو خریدم انقدر به دست خوشگلم می یاد که خدا می دونه النگو رو که انداختم دستت مدام می خواستی بخوریش یا درش بیاری هر چی زور می زدی فاید...
26 شهريور 1390

کارهای شیرینت

گل گلدون من چراغ خونمون  ماه تابان من  ستایش جانم  عمر من تازگیا یاد گرفتی وقتی بهت می گیم نی نی ستایش کو با اون دستای کوچولوی خوشگلت انگشت اشاره ات رو می بری سمت خودت و رو صورتت می زاری و خودتو نشون می دی کلی هم ذوق می کنی دختر مهربونم به همه هام می ده وقتی داری یه چیزی می خوری بهت می گیم ستایش هام بده اون چیزی که تو دستت می زاری تو دهنم وقتی هم چیزی دستت نباشه بگیم هام بده انگشتت رو می زاری تو دهنم یعنی هیچی نداری با دالی کردنت هم کلی دلبری می کنی وقتی می گیم دالی سرت رو تا کجا خم می کنی که دالی کنی عزیز دلم عمر من خیلی دوست داریم  عاشقانه بی صبرانه منتظرم بیام خونه و روی ماهت رو ...
20 شهريور 1390

لغت جدید

ستایش عشق مامان تازگی ۲ تا کلمه جدید یاد گرفتی آبا : به بابا مهدی و دایی میثم و بابا علی می گی آبا آما : که فکر کنم منظورت همون مامان به من و مامان جون می گی ...
20 شهريور 1390